درباره وبلاگ


به وبلاگ طرفداران بهرام و رپ فارسي خوش امديد.بغد از بازديد و دانلود نظردادن يادتون نره.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها
  • ردیاب جی پی اس ماشین
  • ارم زوتی z300
  • جلو پنجره زوتی

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اعتبار رپ فارس و آدرس etebare-rape-fars.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 10
بازدید کل : 9168
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


آمار وبلاگ:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 10
بازدید کل : 9168
تعداد مطالب : 11
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

تماس با ما



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
اعتبار رپ فارس
تقدیم به بهرام و رهمه ی طرفداراش/به لشگر بهرام بپیوندید




لینک های مستقیم ( سرور ۱ )


.:: تک آهنگ ها ::.

(Parvaz (Remix

(Pishro Ft Bahram .......... Ma Ba Hamim (Remix

Erfan Ft Bahram .......... Ino Befahm

(Bahram Ft 7th Arena Band .......... Zakhmi (Remix

Bahram Ft Nimosh .......... Payeye Kar

Pishro Ft Bahram .......... Ma Ba Hamim

Tighe Ft Bahram & Sachme .......... Marge Rape Fars

 

.:: آلبوم سکوت ::.

Intro

Jalebe

Harfhaye Man

Az Man Bepors

Mano Bebakhsh

Dar Naro

Yeki Tomast Yeki Gorg

Nasle Man

Be Chi Eteghad Dari

Khorshid Khanoom

Ye Hes

Yaghi

Ajib

Outro


.:: آلبوم 24 ساعت ::.

24Saat

Man

Khiaboon

Rahe Man

Inja Irane

Gele Nakon

Del Nevesht

Bikhialesh

Afsoos

 

.:: آلبوم نوار قلب ::.

Bahram Ft Wolfgan .......... Ehsase Daron

Bahram Ft 7th Arena Band .......... Zakhmi

Bahram Ft Pedram .......... Nemitonam

Nameyi Be Raees Jomhor

Bahram Ft Mohammad Shahrokhi .......... Parvaz

Bahram Ft 7th Arena Band .......... Bemir Ya Bemon

Bahram Ft Hesam Steps & Dufer & Tripper .......... Mafiaye Makhfi

Bahram Ft 7th Arena Band & Am .......... Pasho Bia Hamram

(Bahram Ft Wolfgan .......... Ehsase Daron (Remix

 

.:: آلبوم درد دل ::.

Darde Del

Bahram Ft Wolfgan .......... Soltane Rap

Bahram Ft Gap .......... Khanoom

Bonbast

Bahram Ft Mahkom .......... Haroom Zade

Bahram Ft Wolfgan .......... Iran

Bahram Ft Tehkhaz .......... Osveh

Bahram Ft Wolfgan & Nima Shady .......... Parvardegar

 

.:: آلبوم فرصت ::.

Azan

Dige Nemikhamet

Bahram Ft Gap & Kapak .......... Gearbox

Javooni

Lashkare Man

Bahram Ft Wolfgan & Dj Noise .......... Man Ba To

Forsat

Bahram Ft Wolfgan .......... Rape Iran

 

.:: آلبوم بهرام ::.

Intro

Bahram

Bahram Ft Kapak .......... Beraghs Ba Man

Faghr

Khato Neshon

Tashakor Az Madaram

Tehroon

دانلود از سرور سایت رپفا


 




تک آهنگ ها

Ino Befahm - Bahram Feat Erfan.mp3

Ma Ba Hamim - Bahram.Pishro.mp3

Marge-Rape-Fars - Tighe_Ft_Bahram_Sachmeh_.mp3

Paye KAr

Zakhmi - Bahram & 7th Arena Band & Takbin.mp3

Gear Box- Bahram

Akhe Chera - Bahram

 



یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:دانلود اهنگ های بهرام, :: 17:48 ::  نويسنده : مبین

 

زندگی نامه ی رپی


شاید این بار هزارم باشه که دارم ماجرای خودم رو می گم .

 

ماجرایی که یا بهتره بگیم ماجراهایی که نا خواسته و خواسته برام اتفاق افتاد . اگه بخوام از بچگیم بگم حوصله ی همه سر میره . چون تقریبا بچگیامون مثل همدیگست . بازی و درس و آرزوهای بزرگ و نشدنی .

 

ای کاش هیچ وقت بزرگ نمی شدیم و تنها نگرانیمون این بود که ماشین کنترلیمون رو ندزدند یا اگه دختر بودیم عروسکامون رو صاحب نشند .

 

واقعا چی میشد اگه اینجوری بود ؟

 

دیدید ؟! هنوزم بچه ام . آرزوی نشدنی .

 

اما چی کار کنیم ؟ ما فقط یه بازی هستیم . زندگیمونم آتاریه . و خدا هم کسیه که داره بازی میکنه . واسه همینه که می گیم هر چی خدا بخواد همونه .

 

اما خدا این بازی رو حرفه ایه . موضوع اینه که توی بعضی از بازی ها خیلی زود می رسه به مرحله ی آخر و توی بعضی از بازی ها خیلی دیر .

 

اما اینو بدونید بالاخره مرحله ی آخر می رسه و بازی تموم میشه و خدا میره سراغ یه بازی دیگه (یعنی عمر یک نفر دیگه) .

 

مواظب باشید شاید مراحل شما هم زود تموم بشه . ای کاش من تک مرحله ای بودم .

 

اما انگار ...

 

بی خیال

 

تا اونجایی که یادم میاد همیشه با بچه های فامیل مقایسه می شدم . توی همه چی انگار من آدم بده بودم .

 

حتی از نظر درسی هم از کل بچه های فامیل تنبل تر بودم .

 

هیچ وقت رنگ نمره ی بیست رو ندیدم حتی کلاس اول ابتدایی !!!

 

یه خورده بریم جلوتر  .

 

اول راهنمایی که بودم پدرم سوپر مارکت زد . اما ور شکست شد و مجبور شدیم بریم توی یکی از شهرستان های مذخرف زنجان به نام خرم دره . و من دوم راهنمایی رو کنار یک مشت آدم های بی فرهنگ و آدم ندیده و بی شعور زندگی کردم . خیلی اذیت شدم . خیلی آسیب دیدم . بدترین سال عمرم بود .

 

تا این که دوباره برگشتیم تهران .

 

سوم راهنمایی در تهران گذشت .

 

یادم میاد اون موقع یه همکلاسی داشتم به نام  "سینا پور سرخ"  .  پسر خوبی بود . تقریبا با هم صمیمی بودم  . سینا برادری به نام سامان داشت که توی کار موسیقی بود . منم اون موقع آهنگ زیاد گوش میدادم . معمولا کامران هومن و ابی و لیلا فروهر و محسن یگانه و ... گوش می دادم .

 

سینا هم چند تا آهنگ خونده بود . اما وقتی آهنگاشو برامون می ذاشت هیچی نمی فهمیدیم . آهنگ یه چیزی می زد و سینا یه چیز دیگه توی آهنگ می خوند . بیشتر شبیه به صحبت کردن بود تا شعر خوندن . اما کم کم داشت از این مدل خوندن که اسمش  "رپ"  بود خوشم میومد . انگار یه شباهت هایی بین آهنگ و چیزی که سینا می خوند پیدا کرده بودم . شباهت های فوق العاده عجیب و کاملا دقیق . خیلی دوست داشتم اونجایی که سینا آهنگاشو می خوند ببینم . یه روز منو برد اونجا .

 

عجب جای عجیبی بود . هفت تا اطاق بود که دو تاشونو اون روز سینا استفاده کرد . داداش سینا نشسته بود توی یه اطاق پای کامپیوتر و چند تا دم و دستگاه . سینا هم توی یه اطاق دیگه وایساده بود و البته میکروفن هم جلوش بود . یه میکروفن عجیبی بود . یه سری چیزا بهش وصل بود . یه چیز گرد هم شبیه به شوله پخش کن گاز به میکروفن وصل بود . و جالب تر از همه این که سینا و سامان از طریق شیشه ای که بین اطاقشون بود هم دیگه رو میدیدند .

 

من دهنم وا مونده بود . کارشون که تموم شد . با سینا راهی مدرسه شدیم . توی راه از سینا پرسیدم اینجا دیگه چه جور جایی بود ؟ و سینا هم بهم گفت که اسم اینجور کارگاه ها  "استودیو"  هست . جایی که روی صدا کار می کنند و آهنگ ها رو ظبت می کنند .

 

پرسیدم پس چرا کسی تو و داداشتو نمی شناسه ؟ سینا بهم گفت اووووووو... پسر فکر کردی فقط من و داداشمیم ؟! حد اقل بیست هزار نفر خواننده ی این مدلی توی خود ایران داریم . من که داشتم از تعجب شاخ در میووردم . از سینا پرسیدم یعنی همه ی این بیست هزار نفر هم مثل شما ها می خونند ؟ گفت : آره .

 

بهش گفتم این مدلی که شما می خونید مثل کامران و هومن و شهرام سولتی و هنگامه و ... نیست . پس اسم چیزی که می خونید چیه ؟ سینا گفت چیزی که ما می خونیم بهش میگند  "رپ"  .

 

خلاصه سرتون رو درد نیارم .

 

انگار هر چی میگذشت از این سبک موسیقی یعنی رپ بیشتر خوشم میومد . و از سختی هاش و هنر های دشوارش و انواع مختلفش با خبر می شدم . یه روز سینا گفت الان مد شده رپ خون ها برای خودشون یه اسم هنری میذارند . خلاصه سینا که در زمان بچه گیاش به آدم ها و چیزهای قدرتمند و ترسناک می گفته  "نرگال"  اسم هنریشو میذاره نرگال . مثل ما که به دزد می گفتیم لو لو یا مثلا به سوسک می گفتیم جو جو . البته نمی دونم رو چه حصابی می گفت نرگال و اصلا نرگال یعنی چی .

 

و برادرش سامان هم اسم خودشو گذاشته بود  "فینچر"  .

 

فینچر اسم با وفا ترین نوکر رضا شاه بود .

 

 بگذریم .

 

دیگه کم کم داشت تابستون میشد و سه ماه تعطیلی ما البته با 7 تا تجدیدی شروع شد .

 

درس که نمی خوندیم . حوصله ی منم بد جور سر می رفت . بابامم توری تربیتم کرده بود که اجازه نداشتم دست توی دماغم کنم !!!

 

یه روز تابستون سینا بهم زنگ زد و گفت میخواد یه آهنگ با یه رپ خون بخونه سینا که می دونست من عاشق موسیقی رپ شدم از من خواست بیام تماشا . منم رفتم .

 

وقتی رسیدیم استودیو من که رپر ها رو نمیشناختم . به سینا گفتم این پسره کیه که میخوای باهاش بخونی ؟ بهم گفت رییس رپ خون های مشهده (رییس گروه 051)

 

مثل اینکه اسمش حسین بود اسم هنریشم ابلیس بود . اون پسره که اسمش حسین ابلیس بود خیلی قشنگ تر و بهتر از سینا می خوند . معلوم بود اینکارست .

 

از اون به بعد سینا چند بار دیگه هم منو برد استودیو برای تماشا .

 

سینا به منم یاد داده بود که چطوری باید رپ خوند یک سری بعد از کلی تمرین منو برد استودیو و گیر داد که تو هم باید بخونی منم که خب خیلی حالیم نبود از این حرفا گذشته روم نمی شد جلو چند نفر پسر دختر آهنگ بخونم . خلاصه با هزار بدبختی خوندم . اما بعد از این که آهنگی که خونده بودم آماده شد فهمیدم که صدام افتضاح خرابه و به درد نمی خوره . خیلی حیف شد چون واقعا ار رپ خوشم اومده بود و دلم می خواست یه جوری با رپ مرتبط باشم .

 

اما صداشو نداشتم . چند روزی گذشت که توی مدرسه در امتهانات تجدیدی سینا رو دیدم .

 

دوباره منو برد استودیو برای تماشا . اما این بار خودشم برای تماشا اومده بود . یه مرد با سبیل های مردونه و موهای نمره دو که اصلا به تیپ و قیافش نمی خورد این کاره باشه اومده بود اونجا (سروش هیچکس).

 

اصلا به قیافش نمی خورد ولی خیلی مهربون بود . سینا بهم گفت اون همه کارست . از سینا آروم پرسیدم یعنی از وزارت ارشاد اومده ؟ واسه مجوز ؟ سینا نزدیک بود از خنده قش کنه بهم گفت نه بابا وزارت ارشاد خر کیه ؟ مجوز کدومه .

 

بهم گفت اسم این آقا سروشه کسی که خودش یه سبک به نام  "رپ فارسی"  اختراع کرده .

 

خلاصه وقتی ایشون یعنی همون آقا سروش رفت توی اطاق میکروفن یا همون  "فون روم"  و شروع کرد به خوندن دهنم وا مونده بود . صداش مثل اگزوز فراری بود !!! اما با همین صدای خش دار و عجیب چیزایی که می خوند واضح و سریح بود بدون سانسور و بدون خجالت و بدون ترس . و کاملا حرفه ای .

 

وقتی اون روز خوندنش تموم شد سینا منو برد پیشش و به همدیگه معرفیمون کرد .

 

سروش وقتی علاقه ی منو به رپ دید . روی صدام کار کرد اما بی فایده بود . با لحن فوق العاده مهربونش و با طبع شوخش بهم گفت : اگه انقدر رپ رو دوست داری می تونی بدون این که بخونی توی رپ باشی .

 

منم پرسیدم : چه جوری ؟

 

اونم گفت : صبر کن بابایی الان ردیفت می کنم !!!

 

تکه کلامش  "بابایی"  بود . خیلی آدم خاکی و مهربونی بود . جوری باهام رفتار می کرد که احساس می کردم یه عمره همدیگه رو می شناسیم . زنگ زد به یه نفر هم سن و سال خودم به نام  "مهدیار"  . سروش به مهدیار گفت که بیاد استودیو و مهدیار هم اومد . مهدیار آهنگ ساز بود . و قرار شد که بهم آهنگ سازی یاد بده . یه مدت روم کار کرد . آهنگ سازی رو در حد فوق العاده ضعیف یاد گرفتم !!!

 

مهدیار هم که مثل سروش آدم خاکی ای بود بهم گفت : داداشی تو بیخیال آهنگ سازی بشو

 

بشین شعر بنویس بده بروبچ بخونند . فقط حواست باشه قافیه ها درست و حسابی باشه ها می خوام بترکونیا

 

اون روز قلم و خودکار گرفتم دستم و توی گوشم پنبه گذاشتم که حواسم پرت نشه . سه یا چهار ساعت فشرده مخمو گذاشتم پای شعر . و عاقبت یه شعر گفتم که خودم توی کف موندم . شعری که گفتم توسط افرادی عجق وجق با قیافه های عجق وجق خونده شد . اسماشونم  "امیر معروف به تتلو"  و  "حسین معروف به تهی"  و  "رضا معروف به پیشرو"  و  "روزبه قائم"  بود .

 

اون شعری که گفتم انقدر قشنگ از آب در اومد که همه ی اون رپر های عجق وجق ازم خوششون اومد .

 

قشنگی اون آهنگ اونقدر زیاد بود که باعث شد یک کمپانی خرج بده تا ویدیو از همون آهنگ بسازند و شعر من اولین کلیپ تصویری رپ فارسی شد . البته این ویدیو مدت زیادی در آرشیو و انتظار پخش ماند .

 

باورتون میشه ؟ کسی که هیچی نبود یه چیزی شد !!!

 

دیگه از میلاد به آقا میلاد تبدیل شده بودم .

 

از اون به بعد شعر های زیادی نوشتم و رپر های زیادی خوندند . و در آخر هم شدم  "شاعر رسمی گروه 021"  (گروه 021 بزرگ ترین گروه رپ فارسی بود که سروش رهبریش می کرد) .

 

مدتی بعد از سینا پرسیدم این سروش اسم هنری نداره ؟ سینا گفت چرا داره خوبشم داره . پرسیدم چیه ؟ گفت  "هیچ کس"  . حاج و واج موندم . هیچ کس کلمه ایه که به ظاهر ساده و بی معنیه اما در باطن پیچیده و پر از معنیه .

 

معنی و در واقع تفسیر هنری  "هیچ کس"  اینه :

 

هیچکس یعنی کسی که خیلی خیلی فروتنه و سر به زیری رو به حد انفجار رسونده . و اعتقاد داره که خاک پای مردمه و خودش کسی نیست . آخه آدم تا این حد انسان ؟!

 

یه روز قاطی کردم و زد به سرم و با خودم گفتم منم باید بخونم . باید بتونم صدامو درست کنم . من باید بخونم ...

 

یک سال تموم روی صدام کار کردم و تونستم به شکل خیلی سختی صدامو موقع خوندن تغییر بدم . از صدای افتضاحم یک صدای خوب و تمیز و واضح ساختم . اسم صدامو گذاشتم  "بهرام"  . وقتی به سروش خبر دادم که تونستم صدامو به طور ثابت تغییر بدم و درست بخونم خیلی خوشحال شد . و یک سال تمام کمکم کرد تا فوت و فن این راه رو یاد بگیرم . خیلی خون دل خورد و تلاش کرد تا صدای بهرام منو بهتر کنه و موفق هم شد .

 

دیگه میلاد وجود نداشت اسم من دیگه بهرام بود . از اون به بعد من به خودم اسم هنری  "بهرام"   دادم .

 

هم با معنی بود هم ایرانی .

 

 از سال 1380 تا سال 1383 تمرین کردم و جون کندم تا بتونم بهرام بشم و البته آقا سروش هم سر تمرین من پیر شد تا من رپر (رپ خون) شدم . و البته چند تا آهنگ کوچولو هم خوندم که همش بیشتر جنبه ی تمرین داشت و بلا فاصله نابودشون می کردم . خلاصه روز ها گذشت تا عاقبت سال 1383 اولین آلبومم رو روانه ی بازار و دست مردم کردم . اسم آلبومم رو گذاشتم  "بهرام"  !!!

 

واسه کسانی که رپ گوش میدادند خیلی جالب بود . چون اسم آلبوم با اسم خواننده یکی بود .

 

( آلبوم  "بهرام"  با صدای بهرام ! )

توی همین دوره بود که یه همسایه جدید پیدا کردیم .

یه پسر مجرد .

که بعد ها فهمیدم موسیقی خونده و خیلی زود با هم رفیق شدیم و با هم طی صحبتی که داشتیم تصمیم گرفتیم یه گروهک بزنیم .

گروهی به نام دیوار .

بله درست فهمیدید . اون پسر ، همون احسان آتور خودمون بود .

 

دیگه دوره ی رییس جمهوری خاتمی داشت تموم می شد . و به اتفاق سروش و سینا و احسان و رضا (رضا پیشرو – اون موقع به رضا تیری پاک معروف بود) رفتیم که به یه نفر رای بدیم .

 

من چند شب قبلش صحبت های محمود احمدی نژاد که خودش یکی از نامزد های انتخاباتی بود رو از تلویزیون شنیدم که می گفت : جوون ها باید راحت زندگی کنند و حجاب بیش از حد اجباری فقط جوونا رو اذیت می کنه ما باید کشور رو سر و سامون بدیم به من و شما چه ربطی داره که جوونمون چه شکلی میره توی خیابون . و خیلی حرفای قشنگ زد که من خوشم اومد . سر همین اون روز هم من هم احسان و هم رضا و هم سروش به محمود احمدی نژاد رای دادیم و سینا به یکی دیگه از نامزد های انتخاباتی به نام  "قالیباف"  رای داد .

 

بگذریم .

 

 

 

گروه 021 که  "سروش هیچ کس"  رهبریش می کرد حدود 3143 نفر عضو داشت که منم یکی از این افراد بودم . توی گروه افراد مختلفی با صداهای مختلفی آهنگ می خوندند . هم ضعیف داشتیم هم قوی هم خواننده ی سیاسی داشتیم هم عشقی . سروش تصمیم می گیره تقصیم موضوع کنه و خواننده های گنگ خون و اجتماعی خون رو کنار هم جمع کنه و یک گروهک با این افراد تشکیل بده . البته گروه 021 سر جاش بود . افراد این گروهک انتخاب شدند و تعدادشون شد 73 نفر که باز یکی از این افراد من بودم . اون موقع سبک من سیاسی نبود . به سبک گنگ و کل کل می خوندم . خلاصه سروش یا بهتره بگیم همون  "سروش هیچ کس"  اسم گروهک رو گذاشت  "صامت"  یا همون  "صامت ریکورد"  .

اون زمان من هم توی دیوار بودم هم توی صامت .

 

باز هم می گم 021 هنوز سر جاش موند و هنوز که هنوزه 021 زندست و بالاست .

 

بقیه هم خودشون گروهک هایی زدند . مثلا شاهین فلاکت گروه  "اساتید ریکورد"  تاسیس کرد . احسان کار آموز  "دوبای ریکورد"  تاسیس کرد و بعضی دیگه از بچه ها هم زد و دشمن شدند . مثل ساسی مانکن و حسین مخته و حسام استپس و ... و در آهنگ هایی به سروش و رضا پیشرو فهش دادند .

 

دیگه کم کم داشتیم می رفتیم توی سال 1384 و من هم دومین آلبومم رو با کمک و حمایت های سروش در سال 1384 روانه ی بازار کردم .

 

( آلبوم  "فرست"  با صدای  "بهرام"  )

 

چند تا از آهنگ های این آلبوم تقریبا از موضوعات عرفانی بود و تقریبا جنبه ی اجتماعی و سیاسی داشت . سر همین از این جور موضوعات خوشم اومد .

 

دیگه کم کم داشتم بین مردم و در واقع کسانی که رپ گوش می دادند جا میوفتادم . و آهنگ ها رو توی ماشین جوون ها می شنیدم . مدتی بود که فکرم مشغول بر پا کردن یه گروهک شد . تا این که آقا سروش خودش پیشنهاد داد که یه گروهک بزنم . با چند تا از رپر های قدیمی 021 صحبت کردم  و قرار شد که عضو گروهک من بشن . سروش هم از نظر حرفه ای و هم از نظر امکانات خیلی بهمون کمک کرد . و در آخر اسم گروهک 25 نفره ای که تاسیس کردم رو گذاشتم  "دیوار"  یا همون  "دیوار رکورد"  .

 

دیگه من اون میلاد چند سال پیش نبودم . اون میلادی که هیچ رپری قبولش نداشت دیگه واسه خودش کسی شده بود . همه دنبال شعراش بودند . دیگه همه ی بچه ها به من احترام می ذاشتند . سال 1385 فرا رسید و من در عرض 6 یا 7 ماه روی آلبوم جدیدم کار کردم و عاقبت خوندم و دادم بیرون البته نا گفته نماند . با حمایت سروش هیچ کس . البته دیگه خودم هم صاحب گروه بودم . و خودمم سر این آلبوم سختی زیاد کشیدم .

تمامی آهنگ سازیشم با احسان آتور بود .

 

( آلبوم  "درد دل"  با صدای  "بهرام"  )

 

توی این آلبوم نصبت به آلبوم قبل بیشتر از مسائل اجتماعی خوندم .

 

مدت ها گذشت و اعضای گروه دیوار روز به روز بیشتر شد تا این که آهنگ ساز و تنظیم کننده هم آوردیم . و دیگر به یکی از گروهک های بزرگ و پر کار تبدیل شده بودیم . در واقع دیگه گروهک نبودیم دیگه گروه شده بودیم

 

توی کوچه و خیابون که راه می رفتم مردم باهام عکس مینداختند و ازم امضا می گرفتند . اما خدا شاهده که هیچ وقت خودم رو نگرفتم و چس کلاس نذاشتم .

 

شاید باورتون نشه اما از این کار مردم خجالت می کشیدم !!!

 

بزرگ ترین چیزی که از سروش یاد گرفتم خاکی بودن و مردمی بودن بود

 

در انتخابات ریاست جمهوری احمدی نژاد بیشترین رای رو آورد و در نهایت رییس جمهور شد . اون روز یادمه بچه های استودیو خودمون  "دیوار"  و  بچه های استودیو سروش  "صامت"  در خانه ی سروش اینا یک جشن به مناسبت رییس جمهور شدن محمود احمدی نژاد گرفتیم .

 

تا یکی دو ماه اول دمش گرم . هم خوب به مردم رسید هم کشور سرو سامون گرفت . اما فقط همون یکی دو ماه اول اینجوری بود . بعدش دیگه همه چی یادش رفت . به اسم طرح جمع آوری عرازل و اوباش خیلی کارا کرد . کسانی بودند که تیپ های عجق وجق یا به قول مردم تیپ غربی داشتند اما عرازل و اوباش نبودند اما باز توسط پلیس گرفته شدند و ...

 

این یکیش بود .

 

اشتباهات زیادی مرتکب شد .

 

پسر دختر هایی که با هم توی خیابون راه می رفتند حتی اگه تیپ و ظاهرشون هم مناسب بود می گرفتند و ...

 

برای چند تا از دوستانم هم اتفاق بدی افتاد . یکی از دوستام که با دوست دخترش توی خیابون راه میرفته یه پلیس دوست دخترشو به زور می بره توی ماشین و با سرعت میره . بعدا که دختره با صورتی زخمی میاد خونه می فهمند که اون پلیس از دختره سو استفاده ی جنسی کرده و پرده ی بکارت دختره رو پاره کرده . پدر دختره از پلیسی که نمی شناخت شکایت کرد . اما فایده نداشت . چون مشخصات پلیس نا معلوم بود . یکی دیگه از دوستام همین اتفاق براش افتاد . اما این بار توسط یه سرباز به دوست دخترش تجاوز جنسی شد . وقتی دختره به دادگاه مراجعه کرد قاضی بهش گفت : والا این بدن و هیکلی که شما دارید ما رو هم قلقلک میده !!!

 

خلاصه بار ها و بارها برای دوستانم پیش اومده بود .

 

یک بار چیزی با چشمام دیدم که هنوزم بعد از این همه وقت باورم نمیشه .

 

ساعت 11 شب بود داشتم توی خیابون راه می رفتم یک پلیس داشت جیب یه گدایی که جمعا شاید 5000 تومن هم نمی شد به زور خالی می کرد . وقتی رفتم جلو که ببینم چه خبره پلیسه به سمتم تیر اندازی کرد البته خدا رو شکر تیرش بهم نخورد . نمی دونم شاید تیر هوایی زده بود .

 

بد تر از این حرفا هم برای خودم پیش اومده بود .

 

رفته بودم دفتر ریاست جمهوری برای اعتراض . منشی احمدی نژاد بهم در جواب گفت : کشور خودمونه اداره کردنشم به خودمون مربوطه نه به تو و 70 میلیون بی سواد و احمق .

 

مردم ایران رو احمق نام زد . من خیلی عصبی شدم و از دفتر اومدم بیرون

 

روزی صد بار به خودم و کسان دیگری که مثل من خر شدند و به محمود احمدی نژاد رای دادند فهش می دادم .

 

دیگه سال 1386 فرا رسیده بود و وقت آلبومی که خیلی براش زحمت کشیده بودم فرا رسید .

 

دیگه وقتش بود که همه ی عقدهامو خالی کنم . باید بد جور حال رییس جمهور بی معرفتمونو می گرفتم تا بفهمه که ما ساکت نمی شینیم .

 

آلبوم رو خوندم و دادم بیرون .

 

(آلبوم  "نوار قلب"  با صدای بهرام )

 

اسم یکی از آهنگ های این آلبوم  "نامه ای به رییس جمهور"  بود که واقعا ترکوند . در واقع با خوندن این آهنگ چکی بر صورت احمدی نژاد زدم.

 

حتی مختصری از صحبت های خود احمدی نژاد که در مورد آزادی دادن به جوونا بود رو اول این آهنگ گذاشتم .

 

این آلبوم کاملا اجتماعی و سیاسی بود و باعث محبوبیت خاصی بین مردم شد و منه حقیر هم پیش مردم عزیز شهرت پیدا کردم .

 

و البته تحت تعقیب هم شدم .

 

انگار رییس جمهور از حرف های من خیلی دردش گرفته بود .

 

منم که مدتی قایم شدم تا آب از آسیاب بیوفته وقتی همه چی آروم شد و احمدی نژاد هم منو یادش رفت خیلی تند و سریع یه آلبوم دیگه دادم بیرون .

 

البته دیگه وارد سال 1387 شده بودیم .

 

(آلبوم  "24 ساعت"  با صدای بهرام)

 

توی این آلبوم سنگ تمام گذاشتم . توی یکی از آهنگ های این آلبوم به نام  "اینجا ایرانه"  وضعیت بد مملکتمونو جراحی کردم و دل و رودشو ریختم جولوی مردم !

 

 

 

تمام دولتی ها ازم شکایت کردند . حتی آخوند ها هم ازم شاکی شدند .

 

داشتم از حرص خوردن احمدی نژاد حال می کردم . حکم حبص ابدم صادر شده بود و همچنان دنبالم بودند . اما منه وروجک پیدا شدنی نبودم !!!

 

تغییر چهره ی شدید و عجیبی دادم . و الان دارم راست راست توی ایران راه می رم ! و در جواب احمدی نژاد که گفته بالاخره منو پیدا می کنه یک بیلاخ بنفش نشونش می دم !!

 

بببییییللللللللااااااخخخخ !!!

 

 

 

توی مدت زندگیم سختی های زیادی کشیدم و نا مردی زیاد دیدم . اما به سه علت براتون نگفتم .

 

1-          برای حفظ آبروی خودم

 

2-          برای اینکه اشکتون در نیاد

 

3-          برای اینکه بیشترشون خصوصیا و البته درد ناک

 

توی این مدت که در عرصه ی موسیقی رپ فعالییت داشتم تک آهنگ هم چند تایی با بقیه ی رپر ها خوندم .

 

همین جا از سینا نرگال و سروش هیچکس و مهدیار آقاجانی و تمام کسانی که توی رپ دستمو گرفتند و برای پیشرفتم زحمت کشیدند ازشون تشکر می کنم و دست همشونو می بوسم .

 

زندگینامه

بهرام رپر خوش صدا  و خوش اتیه
این بیوگرافی از زبون خود بهرام هست خودم از تو page 360 خودش برداشتم
متولد : نیمه ی دوم بهار 67 در میدان رسالت تهران البته میگن به قیافمم بیشتر میخوره

در یک خانواده نه چندان مذهبی به دنیا اومدم

پدر یه وانت داشت و باهاش کار میکرد تا بتونه خرج زندگیشو در بیاره
یه خونه ی کوچیک نبش کوچه ای که نصفش خاکی بود بچگیام میرفتم میدون رسالت دعواهای

میدون رو میدیدم !
بزرگتر که شدم یکم وضعمون بهتر شد و توی یکی از محله های نارمک خونه اجاره کردم

پدرم!(خونش یکم بهتر بود) (با یه میدون بزرگ هم همجوار بود)
دبستان راهنمای اونجا بودم .ادمای جالبی اونجا نبودن کم کم منم همرنگ اونا شدم !وقتی همبازی

اونا شدم !

یادمه دستمال کاغذی رو لوله می کردیم.دورش به مقوا می پیچیدیم.بعد لای دستمال کاغذی هم یه

لوله کاغذ میذاشتیم و سرش و روشن می کردیم.وقتی می کشیدم خیلی می سوخت ولی دوستام از

دودش تحسینم می کردن
بگذریم...
درسم خوب بود جزء بهترینهای مدرسه همه دوسم داشتن مخصوصا معلما ( به خاطر اینکه اوراق

بچه ها رو میدادن تا من تصحیح کنم) در حقیقت اینجوری نبود زیر اب کاه نه ولی با سیاست

بودم !!!!
شیطتنتهای دوره ی راهنمایم جوری بود که هیچکس ازم انتظار نداشت بچه زرنگ مدرسه ؟این

کارو بکنه ؟البته غیر از درس نه قیافشو داشتم که همچین کاری رو کرده باشم نه سابقه ای

داشتم !
به ظاهر اروم بودم توی کلاس هم میز دوم میشستم !
اوخر دوره ی راهنمای علاقه ی هنریم به سمت رپ تغییر مسیر داد !
البته اون روز فکر نمی کردم یه روز خودم رپ بخونم گوش میدادم و حالشو میبردم !
دوران دبیرستان محله باز عوض شد!!!(سمت مجدیه خونه خریدم با بهتر شدن اوضاع پدر)
از دوران دبیرستان همه چیز تغییر کرد !
اول دبیرستان با دو نفر اشنا شدم که گروهی به اسم گپ داشتن(سال 1380)
کارشون واسم خلی جالب بود اخه تا حالا رپ فارسی نشنیده بودم !
خلاصه :
گروه گپ اهنگاشونو به من دادن تا تمرین کنم بلکه یه روز بتونم باهاشون کار کنم !
علاقه ی عجیب و غریبی داشتم !اینقدر تمرین کردم که بعد از یک ما تونستم اهنگ بخونم !
در اوخر ابان 1380 یه البوم جمع کردم البته جای منتشر نشد !
اسم البوم(واسه الان بخون) بود . از نظر فنی خوب بود ولی از نظر شعر ضعیف بود !(محتوای

شعریش شبیه گپ بود)
واسه همینم شروع به ترجمه ی اثار غربی کردم تا بفهمم موضوع رپ چیه . این چیزی نبود که

بشه بهم درس داد !
از همون موقع درسم به شدت افت پیدا کرد .و دیگه شیطنت هام هم جوری نبود که بشه با سیاست

قایمش کرد.کم کم شد م صدر نشین لیست سیاه مدرسه !
و ته کلاس نشین ها !!!!
ته کلاس دوستای بغل دستیم مسخرم میکردن دلیلش این بود که سر کلاس هم دس از سر شعر

گفتن بر نمیداشتم !!!!!!!هر چند ضعیف ولی تمرین باعث شد که .. .البته از قبل اهل نوشتن بودم !!
داستان مینوشتم ! ادبیات قوی داشتم !ولی خب شعر رپ یه چیز دیگس!
کم کم سبک لباس پوشیدن هم تغیر کرد ! شلوارهایی که خشتکش زمین و جارو می کرد و تی

شرت هایی که زانوهامو رو می پوشوند!
گروه 5 نفره با این سبک لباس تو مدرسه تشکل دادم !انگشت نما بود ..
دعواهای مدرسه رو خیلی دوس داشتم ! اگه روزی اتفاقی نمی افتاد با اون 4 نفر هم دیگه رو

میزدیم !!
روز به روز تو ضمینه ی موسیقی فعالتر میشدم !یه نرم افزار نسبتا حرفه از یکی از دوستم یاد

گرفتم
شعرامم بهتر میشد هر روز!! البته که گفتن این حرفا اسونه !
1381 با تمرین وتلاش زیاد شروع به تمرین خوندن کردم !
بدون اهنگ شعر مینوشتم !و تو راه مدرسه یکی از دوستام با دهن اهنگ مید منم شعرامو میخوندم !
تو همین زمان بود که به کلم خورد کار کنم و پولامو جمع کنم !تو یه شرکت طراحی(مال بابای

یکی از دوستام بود )-( میدون انقلاب -برج مهستان) شروع به کار شدم هر کاری: ابدارچی منشی

گارگری و.. بسته های مقوا رو از پایین برج میبردم و بر عکس(اسانسور خراب بود)(شانس من)
داشتم پولامو جمع میکردم که یکی از رفقا ازم قرص خواست منم با کمال میل بهش دادم که هیچ

وقت ازش پس نگرفتم !نارو خوردن از رفیق خیلی سخته ولی نا امیدی بد تره !
با همون یه ذره پولی که واسم مونده بود باز شروع به کار کردم !
طی چهار سال تک اهنگای تو خونه با میکرفن معمولی ظبط کردم بلاخره سال 85 تونستم اولین

البوم رسمی به اسم بهرام رو به صورت زیر زمینی منتشر کنم !
بهترین اهنگای این البوم از نظر خودم وبقیه !:
برقص با من" و "تشکر از مادرم"
همچنین در اون زمان در مسابقه فری استایل سایت ایران میکروفون شرکت کردم و تونستم مقام

اول رو کسب کنم! با آهنگ "فقر
اکثر شعرامو چه الان چه قبل تو خیابون میگم !
وقتی پیاده میرم ! وقتی دارم قدم میزنم !
تو تاکسی تو اتوبوس ! و خیلی جاهای دیگه!
جاده با من حرف میزنه
بعد البوم اول هم بیکار نشستم !
اواسط 85 البوم دوم کار کردم !
عکس العمل مخاطبا باعث شد تا مستحکم تر کار کنم !
با یه استعداد رو به رو شدم و تصمیم گرفتم اونو با سبک خودم همرا کنم !من و ولفگان با هم

همکار شدیم !!!!تا هم بتونم کمکی به اون کرده باشم هم البوم دوم رو متنوع تر کار کنم !
البوم دوم منتشر شد ! با نام (فرصت )
آلبوم فرصت با موفقیت آهنگهای "فرصت" ، "اذان" و "من با تو" مواجه شد!
انتقادهای خوبی هم از طرف مخاطبان مطرح شد که در پیشرفت امروزی من بی تاثیر نبودند.
برخورد مخاطبان باعث شد تا تلاشم رو چند برابر کنم ! تا جای که اواخر 85 تونستم سومین

البوم خودم رو منتشر کردم اسم البوم هم درد دل بود
آلبوم درد دل با موفقیت عجیب و غریب آهنگهای "درد دل" ، "بن بست" ،"ایران پاک" و "سلطان

رپ" روبرو شد !
بعد از اون هم که کاراهای دیگه ای .....
دیگه حال ندارم بنویسم ولی فک کنم خودتون بدونید اگه توضیح بیشتری هم خواستین خبرم کنید !
نمیدونم غلط املای داره یا نه دیگه نگاه نکردم ! شرمنده
غزت زیاد
خدانگهدار   بهرام رپر خوش صدا  و خوش اتیه
این بیوگرافی از زبون خود بهرام هست خودم از تو page 360 خودش برداشتم
متولد : نیمه ی دوم بهار 67 در میدان رسالت تهران البته میگن به قیافمم بیشتر میخوره

در یک خانواده نه چندان مذهبی به دنیا اومدم

پدر یه وانت داشت و باهاش کار میکرد تا بتونه خرج زندگیشو در بیاره
یه خونه ی کوچیک نبش کوچه ای که نصفش خاکی بود بچگیام میرفتم میدون رسالت دعواهای

میدون رو میدیدم !
بزرگتر که شدم یکم وضعمون بهتر شد و توی یکی از محله های نارمک خونه اجاره کردم

پدرم!(خونش یکم بهتر بود) (با یه میدون بزرگ هم همجوار بود)
دبستان راهنمای اونجا بودم .ادمای جالبی اونجا نبودن کم کم منم همرنگ اونا شدم !وقتی همبازی

اونا شدم !

یادمه دستمال کاغذی رو لوله می کردیم.دورش به مقوا می پیچیدیم.بعد لای دستمال کاغذی هم یه

لوله کاغذ میذاشتیم و سرش و روشن می کردیم.وقتی می کشیدم خیلی می سوخت ولی دوستام از

دودش تحسینم می کردن
بگذریم...
درسم خوب بود جزء بهترینهای مدرسه همه دوسم داشتن مخصوصا معلما ( به خاطر اینکه اوراق

بچه ها رو میدادن تا من تصحیح کنم) در حقیقت اینجوری نبود زیر اب کاه نه ولی با سیاست

بودم !!!!
شیطتنتهای دوره ی راهنمایم جوری بود که هیچکس ازم انتظار نداشت بچه زرنگ مدرسه ؟این

کارو بکنه ؟البته غیر از درس نه قیافشو داشتم که همچین کاری رو کرده باشم نه سابقه ای

داشتم !
به ظاهر اروم بودم توی کلاس هم میز دوم میشستم !
اوخر دوره ی راهنمای علاقه ی هنریم به سمت رپ تغییر مسیر داد !
البته اون روز فکر نمی کردم یه روز خودم رپ بخونم گوش میدادم و حالشو میبردم !
دوران دبیرستان محله باز عوض شد!!!(سمت مجدیه خونه خریدم با بهتر شدن اوضاع پدر)
از دوران دبیرستان همه چیز تغییر کرد !
اول دبیرستان با دو نفر اشنا شدم که گروهی به اسم گپ داشتن(سال 1380)
کارشون واسم خلی جالب بود اخه تا حالا رپ فارسی نشنیده بودم !
خلاصه :
گروه گپ اهنگاشونو به من دادن تا تمرین کنم بلکه یه روز بتونم باهاشون کار کنم !
علاقه ی عجیب و غریبی داشتم !اینقدر تمرین کردم که بعد از یک ما تونستم اهنگ بخونم !
در اوخر ابان 1380 یه البوم جمع کردم البته جای منتشر نشد !
اسم البوم(واسه الان بخون) بود . از نظر فنی خوب بود ولی از نظر شعر ضعیف بود !(محتوای

شعریش شبیه گپ بود)
واسه همینم شروع به ترجمه ی اثار غربی کردم تا بفهمم موضوع رپ چیه . این چیزی نبود که

بشه بهم درس داد !
از همون موقع درسم به شدت افت پیدا کرد .و دیگه شیطنت هام هم جوری نبود که بشه با سیاست

قایمش کرد.کم کم شد م صدر نشین لیست سیاه مدرسه !
و ته کلاس نشین ها !!!!
ته کلاس دوستای بغل دستیم مسخرم میکردن دلیلش این بود که سر کلاس هم دس از سر شعر

گفتن بر نمیداشتم !!!!!!!هر چند ضعیف ولی تمرین باعث شد که .. .البته از قبل اهل نوشتن بودم !!
داستان مینوشتم ! ادبیات قوی داشتم !ولی خب شعر رپ یه چیز دیگس!
کم کم سبک لباس پوشیدن هم تغیر کرد ! شلوارهایی که خشتکش زمین و جارو می کرد و تی

شرت هایی که زانوهامو رو می پوشوند!
گروه 5 نفره با این سبک لباس تو مدرسه تشکل دادم !انگشت نما بود ..
دعواهای مدرسه رو خیلی دوس داشتم ! اگه روزی اتفاقی نمی افتاد با اون 4 نفر هم دیگه رو

میزدیم !!
روز به روز تو ضمینه ی موسیقی فعالتر میشدم !یه نرم افزار نسبتا حرفه از یکی از دوستم یاد

گرفتم
شعرامم بهتر میشد هر روز!! البته که گفتن این حرفا اسونه !
1381 با تمرین وتلاش زیاد شروع به تمرین خوندن کردم !
بدون اهنگ شعر مینوشتم !و تو راه مدرسه یکی از دوستام با دهن اهنگ مید منم شعرامو میخوندم !
تو همین زمان بود که به کلم خورد کار کنم و پولامو جمع کنم !تو یه شرکت طراحی(مال بابای

یکی از دوستام بود )-( میدون انقلاب -برج مهستان) شروع به کار شدم هر کاری: ابدارچی منشی

گارگری و.. بسته های مقوا رو از پایین برج میبردم و بر عکس(اسانسور خراب بود)(شانس من)
داشتم پولامو جمع میکردم که یکی از رفقا ازم قرص خواست منم با کمال میل بهش دادم که هیچ

وقت ازش پس نگرفتم !نارو خوردن از رفیق خیلی سخته ولی نا امیدی بد تره !
با همون یه ذره پولی که واسم مونده بود باز شروع به کار کردم !
طی چهار سال تک اهنگای تو خونه با میکرفن معمولی ظبط کردم بلاخره سال 85 تونستم اولین

البوم رسمی به اسم بهرام رو به صورت زیر زمینی منتشر کنم !
بهترین اهنگای این البوم از نظر خودم وبقیه !:
برقص با من" و "تشکر از مادرم"
همچنین در اون زمان در مسابقه فری استایل سایت ایران میکروفون شرکت کردم و تونستم مقام

اول رو کسب کنم! با آهنگ "فقر
اکثر شعرامو چه الان چه قبل تو خیابون میگم !
وقتی پیاده میرم ! وقتی دارم قدم میزنم !
تو تاکسی تو اتوبوس ! و خیلی جاهای دیگه!
جاده با من حرف میزنه
بعد البوم اول هم


یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:بهرام, :: 17:45 ::  نويسنده : مبین

 


فال موسیقی

 

 

قبل از اینکه ادامه رو بخونی یکی از سازهای زیر رو انتخاب کن

 

سنتور.....گیتار..... پیانو....سه تار....ارگ....ویلون.....دف... آکاردئون...شیپور

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

سنتور:
رفتار شما بسیار دلنشین است اما گاهی دیگران را از خود می رنجانید و این به دلیل شرایطی است که برای شما به وجود می آید. همیشه فکر می کنید که دیگران شما را درک نمی کنند اما این قضاوت در برخی موارد اشتباه است.یک نکته ی مهم دیگر این است که برای رسیدن به مقصد باید صبر پیشه کنید و جالب تر آن که خود نسبت به این موضوع آگاه هستید.

 


 

گیتار :
به اصطلاح شما فردی سرزنده و فعال هستید.در ارتباط خود با دیگران به دنبال واژه های درشت نمی گردید. شاید گاهی برای صحبت کردن از احساسات خود دچار مشکل می شوید ولی سعی کنید تا از آنچه هستید راحتتر باشید.کلام شما ساده اما دلنشین است و یکی از ویژگیهای شما آن است که اگر کسی را دوست بدارید نمی توانید به راحتی او را فراموش کنید. روابط اجتماعی مناسبی دارید و به شب های پر ستاره علاقه مندید.

 

پیانو:
شما شخصیت آرامی دارید.تفکر منحصر به فرد شما، شما را از دیگران متمایز می کند.آرزوهای شما یا خیلی دور هستند یا خیلی نزدیک وبین این دو ستاره ای از آرزو برای شما چنان نمی درخشد که نظر شما را جلب کند. تخیل زیبایتان توانایی آنرا دارد تا به حقیقتی دست یافتنی و ملموس تبدیل شود حتی اگر دیگران آن را تأیید نکنند.
 

سه تار:
اندیشه های عارفانه ای دارید.به آینده بسیار می اندیشید وآن چه در اطراف شما می گذرد برای شخصیت شما اهمیت کمتری دارد.در اثبات حسن نیت خود سعی و تلاش می کنید ودر بعضی مواقع دست از آن برمی دارید. انسان مستعدی هستید و این به آن معناست که با کمی تلاش می توانید به قله های دست نیافتنی، برسید.البته بسیار خیال پرداز نیستید و دنیای ذهنی شما یک دنیای دست یافتنی است.
 

ارگ:
شما یک فرد کاملا״ احساساتی هستید.با آنکه در بعضی مواقع آنرا بروز نمی دهید اما به این فکر می کنید که آیا کسی که دوستش دارید نیز به شما می اندیشد؟ بدانید که او نیز شما را تا حد امکان دوست دارد.حس و نوع عشق شما از عشق های صادقانه است که شاید برای کمتر کسی اتفاق بیفتد.


ویلون:
شما فردی بسیار زیرک و باهوش هستید و متوجه نکاتی می شوید که دیگران از آنها غافلند. به زبان ساده یعنی مو را از ماست می کشید .باید در مسیر زندگی خود پا پیش بگذارید تا بتوانید موفق شوید و قبل از انجام هر کاری درباره ی آن بیندیشید تا موقعیت های خوب را شکار کنید. غرور شما قسمتی از شخصیت شماست پس نه به راحتی آنرا زیر پا بگذارید و نه آنرا سر سختانه برای خود حفظ کنید.خوشبختی شما در گرو استفاده ی به موقع از لحظه هاست، لحظه و زمان را از دست ندهید.
 

دف:
از ارتباط با خداوند لذت می برید و این امر نشأت گرفته از اندیشه های عارفانه ی شماست . در ذهن و افکار خود به سیر و سفر می پردازید و این سفر نه به معنای سفر از شهری به شهر دیگر، بلکه از عالمی به عالم دیگر است. شما دوست دارید که در آن عالم لحظاتی را سپری کنید، در آنجا بغض خود را بشکنید و خالصانه با خدای خود حرف بزنید. شاید فکر می کنید خدا شما را فراموش کرده است اما خدا بندگانش را هرگز فراموش نمی کند.
 

آکاردئون:
وجود شما سراسر از عشق است و شما عاشق دوست داشتن هستید.آنچه که شما گم کرده اید و به جستجوی آن می پردازید درون شما وجود دارد.به اطراف خود بیشتر توجه کنید، گم کرده ی شما بسیار نزدیک به شماست، سعی کنید مهار زندگی خود را در دست داشته باشید تا آن را بیشتر رام کنید.
 

شیپور :
شما یک انسان خوش نشین هستید. دیگران فکر می کنند به راحتی می توانند به درون شما پی ببرند اما به واقع خلاف این موضوع است. با آنکه به طور غیر مستقیم در حل مسائل خود از دیگران کمک می گیرید اما سعی کنید تا از اندیشه های دیگران نیز به طور مستقیم بیشتر استفاده کنید

 



یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:متفرقه, :: 17:44 ::  نويسنده : مبین

 

اطلاعات پروفایل صفحه ی کلوب من

   
درباره من
سلام من میلاد هستم با نام هنری بهرام .
از سال 1383 وارد دنیای پر مفهوم موسیقی رپ شدم .
اینجا رو هم میشه گفت فن پیج هم میشه گفت صفحه ی خودم .
دیگه براتون بگم .
یه آدم معمولی هستم مثل بقیه .
دو تا دست و دو تا پا
امیدوارم اینجا رو درست انتخاب کرده باشم
وضعیت
مجرد متولد 05/اردیبهشت/1366
جنسيت
مرد
محل سکونت
Iran ، یزد ، جدیدا اومدیم یزد اما قبلا تهران ، رسالت
سيگار
نميکشم
علت عضويت
تماس با آشنايان و دوستان
زندگي با
با والدين
تحصيلات
ديپلم دبيرستان
شغل
رپ ، سوپر مارکت
اطلاعات اضافي
اطلاعات اضافی ندارم !!!
دین
اسلام
گرايش سياسي
هيچکدام !
قد
180-185
وزن
75-80
اخلاق و برخورد
شوخ ، جدي ، دوستانه ، شلوغ ، تيزهوش
مد و ظاهر
متغيير ، جين ، راحت ، معمولي
صفحه وب
http://www.bahram-music.blogfa.com

اطلاعات علایق

علایق
اسطوره هایی مثل توپاک شاکور و امینم و سروش هیچ کس
مخصوصا سروش هیچ کس که خیلی بهش مدیونم
ورزش
شنا ، اسب سواری ، بدن سازی
فعاليتها
رپ و هیپ هاپ (البته فارسی)
کتاب
امنیت موسیقی ، حاضران نمی میرند ، در امتداد هنر
موسيقي
رپ فارسی ، هیپ هاپ فارسی
برنامه تلويزيون
من و تو - تی وی پرشیا - پی ام سی - شبکه ی مستند
فيلمها
رزیدنت اویل ، کلبه ی وحشت ، پیچ اشتباه ، تپه های چشم دار ، جیغ و ...
کلا فیلم ترسناک دیگه
غذا
قیمه - قرمه سبزی - ماکارانی - اسنک - انواع ته دیگ !!!

اطلاعات ارتباط

ايميل 1
bahram.hiphop [at] yahoo [dot] com
پیام رسان یاهو
bahram.hiphop
تلفن 1
من نوکر و خاک زیر پای همتونم
تلفن 2
شما ها عشق منید
آدرس
کجا ؟
خونه ؟
استودیو ؟
محل کار ؟
محل تفریح ؟
کجا ؟

اطلاعات حرفه

دانشگاه
خیابان های تهران
دبيرستان
دبیرستان شهید بهشتی و هنرستان مهر پویا
رشته
کامپیوتر (نرم افزار)
سال فارغ التحصيلي
اوووووووووووو یادم نمیاد !!!
نام محل کار
سوپر مارکت سروش
عنوان شغلي
سوپر مارکت دار
در مورد کار من
از 4 بعد از ظهر تا 11 شب توی سوپر مارکتم .
بقیه ساعات شاگرد می زارم توی مغازه .
بعدش هم توی استودیو کمک به بقیه .
و در آخر اگر فرصت بود خواب !!!
ايميل کاري
bahram.hiphop [at] yahoo [dot] com
وب سايت کاري
http://www.bahram-music.blogfa.com
شماره تلفن کار
!!! ای بابا
مهارتها
هر چی فکر کنی
علايق کاري
ارتباط با کسانی که هم فازم هستند (چه پشت کامپیوتر چه توی دنیای واقعی)

اطلاعات شخصی

من در يک جمله !
سکوت سرشار از سخنان نا گفته است از حرکات نا کرده ، اعتراف به عشق های نهان و شگفتی های بر زبان نیامده .
مهمترين چيزها
تنها چیزی که برای من مهمه خداست . و خودم هم چیز مهمی نیستم
رنگ مو
مشکي
رنگ چشم
قهوه اي
وضعيت بدني
معمولي
وضعيت ظاهري
متوسط
مشخصه اصلي
مهربان ، قدرت ، باهوش ، لبخند دائمي ، گپ زن ، پر سرو صدا ، پر هيجان
فرد مورد نظر آشنایی
بی خیال بابا گرفتی ما رو !!!
فرد ايده آل زندگي
نه مثل اینکه واقعا گرفتی ما رو !!!
موارد غیر قابل تحمل
1- بسیجی
2- شیش و هشت خالتوری
3- دولت مردان
4- ریا کردن
5- اعتماد به نفس بی مورد و کلاس گذاشتن
مهارتهاي شخصي
هر چی که فکر کنی

 



یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:بهرام, :: 17:40 ::  نويسنده : مبین

حرف کوچولو

سلام من میلاد هستم با نام هنری بهرام . از سال 1383 وارد دنیای پر مفهوم موسیقی رپ شدم . این وبلاگ همه جوره در مورد خودم و حاشیه های منه . هر سوالی که دارید در صورتی که خیلی خصوصی نباشه در نظرات بنویسید تا جوابشو توی وبلاگ بدم . اگه هم خیلی خصوصیه باز در نظرات بنویسید اما ایمیل خودتون رو برام بزارید تا جواب رو فقط خودتون بدونید .

خاک پای همتونم .

تا بعد

راستی

این ایمیل و یاهو آی دی برای طرفداران عزیز ساخته شده .

تا راحت بتونید مستقیما فحش ها و اگر لایق بودم تشکر و یا سوالاتتون بکنید .

bahram.hiphop@yahoo.com ایمیل

bahram.hiphop یاهو آی دی

bahram



یک شنبه 12 خرداد 1392برچسب:بهرام, :: 17:33 ::  نويسنده : مبین

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد